در دفتر روزنامه نشسته بودم و ميگفتم «خدايا ! حكمتت را شكر، عدالتت را سپاس، بارالها ! سرما را اندازه لباس ميدهي پروردگارا !.. .
بر مشيت تو گردن مينهم و اگر در خواستهها و گرفتن حوايج اصرار كردم پوزش ميطلبم. ناگاه آبدارچي«آيينه» كه گاه گاهي استراق سمع ميكند پريد وسط نيايش وراز نياز اين حقير زبان دراز و حال و هواي ما را حسابي گرفت. با زبان طعنه آميز گفت: چه طور شده زبان دراز ؟ « گربه شد عابد و مسلمانا» تو كه از ورشكستهها هستي با راز و نياز و مناجات تو را چه كار؟ به او گفتم: اي فداي«جانماز پاك جنابعالي»
عزيز دل ، اولاً ( ما درون را بنگريم وحال را) ، ثانياً بالاخره ابرهاي رحمت خدا، دارالعباده را! هم گرفت). نوازشكي دادند ولي هفتاد و پنج قطره و نيم باران كف خيابان راتر نكرده بود كه برق قسمت شمال شهر ور پريد، بقيه جاها هم دل دل ميكرد، تلفن اتفاقات اشغال بود، كوچهها و معابر دچار آب گرفتگي شد، گاز پت پت كرد، و عده اي از مردم نااميد از ديدن فيلمها و سريالها و برنامههاي پر طرفدار!! صدا و سيما و اقليتي ناچيز از ديدن ماهواره !! و بعضي هم با اوركت و ژاكت سر بر بالين گذاشتند، تاكسي تلفني گير نيامد و ترافيك سنگين و يارانه شمع و كبريت بدون اطلاع برداشته شد.
بنابراين دارم خدا را شكر ميكنم كه ساكن شمال كشور نيستم، عيار مديريت بحران شهر يزد و زير ساختهاي شهري و آينده نگري اين قبيل مسئولان و بزرگان اجرايي با چند قطره باران و اين وضع!!راستي يادتان هست سال گذشته سخنان مديران شهري را، چالههاي پر از آب و باران و گير افتادن ماشينها دراطراف پلها و خيابانها و رفت و آمد در زير پل و پاچههاي ور ماليده ! و قطع ارتباط شمال و جنوب يزد! و.. .
امسال! بفرما
خدايا بلا را از ما دور گردان !خدايا شكر واقعا سرما را به اندازه لباس ميدهي، خدايا سايه اين گونه مسوولان را از سر ما كوتاه نكن و روز به روز بر تيزي گوش آبدارچي«آيينه» هم بيفزا.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 11,مارس,2025